نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 291
شايد كه تذكيه كرده باشند و خالى از قوتى نيست و از پيش گذشت
و خواهد آمد إن شاء اللَّه تعالى
(و روى القاسم بن
محمّد عن ابى حمزة قال سالت ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه عن رجل ساق بدنة
فانكسرت قبل ان يبلغ محلّها او عرض لها موت او هلاك قال يذكّيها ان قدر على ذلك و
يلطخ نعلها الّتى قلّد بها حتّى يعلم من مرّ بها قد زكّيت فياكل من لحمها ان اراد
فان كان الهدى مضمونا فانّ عليه ان يعيده يبتاع مكان الهدى اذا انكسر او هلك و
المضمون الواجب عليه فى نذر او غيره فان لم يكن مضمونا و انّما هو شىء تطوّع به
فليس عليه ان يبتاع مكانه الّا ان يشاء ان يتطوّع)
و منقولست از على كه گفت
سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه از شخصى كه شترى را براند با
خود بعد از احرام و اشعار يا تقليد پس پاى او بشكند پيش از آن كه به محل خود رسد و
محلش مكّه است اگر در عمره سياق كرده باشد و منى است اگر در حج رانده باشد يا عارض
شود آن را موتى يا هلاكى كه بخوابد چون شتر تا جان دارد مىرود و چون خوابيد غالبا
مىميرد خصوصا در صحراى مكه معظمه كه كسى نمىايستد كه آن را آب و علف بدهد شايد
جان به همرساند، و ممكن است كه عطف تفسيرى باشد حضرت فرمودند كه آن شتر را مىكشد
اگر قادر باشد بر آن و كفشى را كه در گردنش آويخته بود به خون مىزند و كفش خونين
علامت اينست كه آن را ذبح كردهاند و يا آن كه كفش خونين را بر كوهانش مىمالد كه
خونين شود اگر چه بهتر پيشتر اشعارش كرده باشند تا آن كه اگر كسى بر آن بگذرد
بداند كه آن را تذكية كردهاند اگر خواهد تواند خورد.
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 291