نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 290
(و روى عن حفص بن البخترىّ قال قلت لأبي عبد اللَّه صلوات
اللَّه عليه رجل ساق الهدى فعطب فى موضع لا يقدر على من يتصدّق به عليه و لا يعلم
انّه هدى قال ينحره و يكتب كتابا يضعه عليه ليعلم من مرّ به انّه صدقة)
و به بيست و دو سند صحيح
منقولست از حفص كه گفت عرض نمودم به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه كه
شخصى سياق هدى كرد و هلاك شد در جائى كه كسى نيست كه تصدق كند بر او و نمىتوان
چنان كردن كه دانسته شود كه اين هدى است و در تهذيب باين عبارتست كه و لا من
يعلمه يعنى انّه هدى يعنى در آنجا كسى نباشد از اعراب و غير آن كه اعلام كند او
را كه اين هديست و جايز باشد او را خوردن حضرت فرمودند كه به رقعه مىنويسد كه اين
هديست و بر روى ذبيحه مىگذارد تا اگر كسى از آنجا گذرد بداند كه اين صدقه است و
تواند خورد و اخبار بسيار از اين باب واقع شده است كه دلالت مىكند بر اكتفا به
امثال آن قراين در حليّت لحم مطروح و از اين بابست اگر كسى مصحفى را در مسجد بيابد
حكم به طهارت جلد مىتوان كرد و اكثر اصحاب لحم و جلد مطروح [را ظ] نجس مىدانند
بنا بر آن كه اصل عدم تذكيه است و بعضى عمل به اصلين متعارضين كردهاند كه حرام
است و پاك است اما حرمت به اعتبار اصل عدم تذكيه چنانكه خواهد آمد و اما عدم نجاست
به اعتبار آن كه اصل در اشياء طهارت است تا علم به نجاست بهم نرسد و در اين مواضع علم
به نجاست ندارد و بعضى اينها نجس مىدانند به نجاست حكمى به آن كه با چنين پوستى
نماز نمىتوان كرد اما اگر ملاقات كند به جايى يا چيزى را كه رطب باشد كه آن نجس
نمىشود و چون پيش از ملاقات پاك بود و علم به نجاست اين پوست نداريم
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 290