نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 1 صفحه : 102
است، و اين معنى ظاهر است كه مدار قدماء ما بر كتابهائى بوده
است كه ثقات اصحاب ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم از حضرات روايت كرده بودند و
ليكن چون هر روز آن چه مىشنيدند در كتاب خود مىنوشتند، و آن كتب نزد علما مضبوط
بود و ليكن اخبار آنها منتشر بود، جمعى ديگر از فضلاى اصحاب ائمه صلوات اللَّه
عليهم مثل محمد بن ابى عمير، و صفوان بن يحيى، و حماد بن عيسى، و بزنطى آن كتب را
مترتب ساخته كتابها تصنيف نمودند بترتيب كتب فقهى، و روايات مثل زراره و محمد بن
مسلم، و بريد، و فضيل، و ليث، و امثال ايشان را در كتب خود نقل مىنمودند. معاصران
ايشان ملاحظه اصول با فروع مىنمودند، هر كتابى كه اصلا غلط در آن نبود و روات
آنها در نهايت عدالت و فضيلت بودند بلكه مدايح ايشان و كتابهاى ايشان را از حضرات
شنيده بودند از ميان چندين هزار كتاب چهار صد كتاب را اعتبار نمودند، و اجماع بر
عمل باين كتب واقع شد، و فضلاء ثلثه رضى اللَّه عنهم، اكثر بلكه همه آن چه نقل
نمودهاند در اين كتب اربعه از آن چهار صد اصل نقل نمودهاند، و بسيار ظاهر است
فرق ميان كسى كه از كسى نقل كند يا از كتاب كسى نقل كند چون از كتاب كه نقل كند
جمعى هستند و بودهاند كه رجوع به آن كتاب كه مىكردهاند، اگر نبوده است او را
كذاب و وضاع حديث مىناميدهاند، و چنين كتابى را مطلقا اعتبار نمىكردهاند به
واسطه يك كذبى كه ممكن است سهوا از او واقع شده باشد يا ديگرى آن خبر را عمدا از
كتاب او انداخته باشد، و بنا بر اين است كه عامه و خاصه نيز اعتبار كردهاند كتب
لغت متأخرين را مثل صحاح و قاموس، هر چند كافر و فاسق بودهاند به محض آن كه چون
ايشان ناقلند و اگر دروغى در كتاب ايشان مىبود فضلاى اهل لغت آن را اعتبار
نمىكردهاند، پس اگر اين هر سه فاضل خبرى نقل كنند از شخصى گاه باشد كه علم به
همرسد و گاه باشد كه ظن قريب بعلم به همرسد.
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 1 صفحه : 102