responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 187

منى اى فرزند فاطمة الزهراء سيّده زنان، اى فرزند دخت مصطفى.

راوى گويد: به خدا قسم هر كس كه در مجلس حضور داشت بگريست، و يزيد ساكت بود.

زنى از بنى هاشم كه در كاخ يزيد بود شروع به نوحه نمود و مى‌گفت:

- يا حسيناه، يا حبيباه، يا سيّداه، يا سيّد اهل بيتاه، يا ابن محمّداه.

اى بهار و اميد زنان بى‌سرپرست و اطفال يتيم، اى كشته زنازادگان.

گريه از همگان به بانگ برخاست.

راوى گويد: بعد يزيد تازيانه خيزران را بخواست، و با آن به دندانهاى پيشين حسين 7 مى‌زد.

ابو برزة الأسلمى‌[1] رو به يزيد كرد و گفت: واى بر تو اى يزيد، آيا بر لب و دندان حسين بن فاطمه 7 تازيانه مى‌زنى؟! گواهى مى‌دهم كه ديدم پيامبر 6 لب و دندان حسين 7 و برادرش حسن 7 را مى‌ليسيد و مى‌بوسيد در حالى كه مى‌فرمود: شما دو سيّد جوانان بهشتيانيد، خدا قاتل شما را بكشد و لعنت فرمايد، و جهنم را برايشان مهيا كند و چه بد فرجامى است! راوى گويد: يزيد پليد به خشم آمد و امر كرد او را كشان كشان بيرون برند.

راوى مى‌گويد: بعد يزيد خواندن اشعار ابن الزبعرى‌[2] را آغازيد.

ليت اشياخى ببدر شهدوا

جزع الخزرج من وقع الأسل‌


[1]- نام ابو برزه فضلة بن عبيد بن حارث اسلمى است كه كنيه‌اش بر نامش غلبه دارد. در اسمش اختلاف است. صحابى است ساكن مدينه و سپس بصره، در نهروان با على 7 بود، در خراسان سال 65 ه درگذشت.

تهذيب التهذيب 10/ 446، الاصابة ترجمه ش 8718، الاعلام 8/ 33.

[2]- عبد اللَّه بن الزّبعرى بن قيس سهمى قريشى، ابو سعد، شاعر قريش در جاهليت بود. او بسيار بدخواه مسلمانان بود تا آن كه هنگام گشودن مكّه به نجران گريخت. در سال 15 ه مرد. الاعلام 4/ 87.

نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست