نام کتاب : کشف الیقین ت آژیر نویسنده : علامه حلی جلد : 1 صفحه : 142
محرابش ايستاده بود] و ريش خود را در دست داشت و همچون
مارگزيدهاى به خود مىپيچيد و چونان غمگينى مىگريست و مىگفت: اى دنيا! ديگرى را
بفريب، آيا خود را به من عرضه مىكنى يا به من شوق يافتهاى. هيهات هيهات كه من تو
را سه طلاقه كردهام كه ديگر بازگشتى در آن نيست. عمر تو كوتاه است و خطر تو
فراوان و زندگى تو ناچيز. آه از كمتوشهگى و دورى سفر و هراس راه.
معاويه گريست و گفت:
خداوند ابو الحسن را رحمت كند. به خدا سوگند كه چنين بود. غم تو بر او چگونه است
از ضرار؟ ضرار گفت: غم كسى كه فرزندش را در دامانش سر برند. اشكش پيوسته ريزد و
حزنش آرام نگيرد.
مبحث نهم: در شكيبايى:
اختلافى در اين نيست كه
على (ع) شكيباترين مردم بوده است. اگر چه حقّ حضرت گرفته شد و با اجبار رو به رو
گشت و از مقام و مرتبهاش كنار گذاشته شد، ولى حضرت (ع) شكيب ورزيد و خشم خويش فرو
خورد و صبر پيشه كرد.
صاحب مناقب به نقل از
ابو ايّوب انصارى روايت مىكند كه روزى پيامبر اكرم 6 به شدّت بيمار شد[1]-. فاطمه (س)
به ديدار پيامبر رفت و چون ضعف و سستى پيامبر را ديد آن قدر گريست كه اشك بر
گونههايش جارى شد. پيامبر اكرم 6 به او فرمود: اى فاطمه! در عزّت و شرافتى كه
خدا بر تو نهاده است همين بس كه شخصيّتى را به ازدواج تو درآورد كه پيش از ديگران
اسلام آورد، دانشش بيش از همگان است و شكيباتر از ديگران مىباشد. خداوند تبارك و تعالى
زمينيان را به دقّت نظاره كرد و از ميان آنها مرا برگزيد و مرا به عنوان نبىّ
رسول برانگيخت و بار ديگر زمينيان را نظاره كرد و از ميان آنها شوهر تو را برگزيد
و به من وحى كرد كه او را به ازدواج تو درآورم و وصىّ [و برادر] خود گيرمش.
مطلب دوم: پيرامون برترىهاى
جسمى حضرت:
اين مطلب را در مباحثى
سامان بخشيدهايم:
مبحث اوّل: در عبادت:
نزد هر كس دانسته است كه
على (ع) عبادت پيشهترين فرد روزگار خود بود و مردم، نماز شب و دعاهاى به جا مانده
در باره اين نماز و مناجات و