responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 80

هرقل پرسيد: چه كار كردى؟ گفت: او را ديدم كه روى زمين نشسته و پاهاى خود را داخل آب چشمه‌اى فرو برده و على- 7- پسر عمويش در جانب راست او نشسته بود. ولى نگاه كردن به مهر نبوّت را از ياد برده بودم. خودش به يادم انداخت و گفت: بيا، آنچه را كه تو را به ديدن آن امر كرده‌اند، ببين! هرقل گفت: اين همان كسى است كه حضرت عيسى- 7- آمدنش را خبر داده بود و گفته بود كه او سوار شتر مى‌شود و از او پيروى كنيد و تصديقش نماييد.

سپس به قاصد گفت: برو و برادرم را نيز از اين حقيقت آگاه كن؛ چون او در حكومت، شريك من است‌[1].

پيامبر 6 و اطلاع از اعمال مردم‌

(1) 130- پيامبر اكرم- 6- در بستانى خوابيده بود كه ابو ذر به حضور آن حضرت آمد و خواست ببيند پيامبر بيدار است يا خوابيده. شاخه خشكى را شكست، وقتى پيامبر صداى آن را شنيد، فرمود: «اى ابا ذر! آيا نمى‌دانى من اعمال شما را در خواب مى‌بينم چنان كه در بيدارى. چشمانم مى‌خوابند ولى قلبم به خواب نمى‌رود»[2].

پيامبر 6 و وابصه‌

(2) 131- وابصه اسدى به حضور پيامبر آمد و با خودش گفت از تمام نيكيها و بديها از او مى‌پرسم. شخصى به وابصه گفت: برو از پيامبر سؤال كن.

رسول خدا- 6- فرمود: «بگذاريد وابصه نزديك بيايد». وابصه نزديك آمد.

حضرت فرمود: «مى‌پرسى، يا من از پرسشهايت خبر دهم؟».

وابصه گفت: شما خبر دهيد.


[1] بحار: 20/ 378، حديث 2.

[2] بحار: 16/ 173، حديث 9.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست