نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 81
حضرت فرمود: «آمدهاى كه از نيكى و بدى سؤال كنى».
گفت: بلى، همين طور است.
حضرت دستش را به سينه او
زد و فرمود: «نيكى چيزى است كه روح به آن مطمئن شود و قلب در او شك نكند. و بدى
چيزى است كه قلب در او شك كند»[1].
پيامبر 6 در خانه
فاطمه (س)
(1) 132- على- 7- مىفرمايد: «روزى به بازار رفتم، يك درهم گوشت و يك درهم ذرت خريدم و به
خانه آوردم. فاطمه- سلام اللَّه عليها- مشغول پختن آن شد. وقتى آماده نمود»،
فرمود: «اى كاش! مىرفتى پدرم را دعوت مىكردى». من رفتم و ديدم حضرت رسول،
خوابيده و مىگويد: «از گرسنگى در حال خواب، به خدا پناه مىبرم».
گفتم: «يا رسول اللَّه!
نزد ما غذايى هست». پس دستش را به من داد و آمديم و چون به خانه رسيديم، به فاطمه-
سلام اللَّه عليها- فرمود: غذا را بياور. فاطمه نيز غذا را در ديگى گذاشت و خدمت
پيامبر آورد. حضرت پارچهاى را روى غذا كشيد و فرمود: «خدايا! غذاى ما را بركت
ده». سپس فرمود: يك پيمانه به عايشه بده.
حضرت فاطمه يك پيمانه
براى او فرستاد.
بعد فرمود: «يك پيمانه
به ام سلمه بده». براى او نيز فرستاد. تا اينكه به هر يك از نه همسرش يك سهم
فرستاد. پس از آن فرمود: «براى پدر و شوهرت نيز غذا بياور. و خودت نيز بخور و به
همسايههايت نيز بفرست».
فاطمه- سلام اللَّه
عليها- به گفته پيامبر عمل كرد ولى غذا همان گونه باقى ماند.