responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 759

گفتم: جانشين او كيست؟

گفتند: ابو بكر! گفتم: حسب و نسب پيامبر را برايم باز گوييد.

(1) آنان نسبتش را به قريش رساندند، گفتم: او پيامبر خدا نيست چون پيامبرى كه در كتابهاى ما از او ياد شده است جانشينش، پسر عمويش و شوهر دخترش و پدر فرزندانش مى‌باشد، آنان خطاب به امير گفتند: اين شخص از شرك خارج و به كفر داخل گشته و كسى كه چنين باشد محكوم به مرگ است! به آنان گفتم: من پيرو دينى هستم و آن را جز با دليل روشن رها نمى‌كنم.

در آن هنگام امير از «حسين بن إشكيب» خواست تا با من به مباحثه برخيزد.

حسين به امير گفت: در اطراف تو دانشمندان و فقهاى زيادى هستند از آنان درخواست كن.

امير گفت: همان طور كه امر كردم تو با او مباحثه كن، او را به مكان خلوتى (براى مباحثه) ببر و با او مهربانى كن.

ابو سعيد مى‌گويد: «حسين بن اشكيب» مرا به مكان خلوتى برد، از او در باره «محمّد» پرسيدم.

پاسخ داد: او همان كسى است كه آنان گفته‌اند، با اين تفاوت كه گفت جانشينش پسر عموى او «على بن ابى طالب بن عبد المطلب» است و پيامبر «محمّد بن عبد اللَّه بن عبد المطلب» است و جانشينش همسر دخترش «فاطمه» و پدر دو فرزندش «حسن و حسين» مى‌باشد.

پس گفتم: شهادت مى‌دهم كه خدايى جز خداى يگانه نيست و «محمّد» فرستاده اوست.

سپس نزد امير رفته و اسلام آوردم. امير هم مرا به سوى «حسين بن اشكيب» فرستاد و او هم مسائل دين را به من آموخت.

به او گفتم: در كتابهاى ما آمده است كه هيچ جانشينى وفات نمى‌كند مگر اينكه جانشينى دارد و جانشين على- 7- كيست؟

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 759
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست