responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 706

مُنْقَلِبُونَ‌[1].

و بعضى گفته‌اند: دست فرعون به آنان نرسيد و خداوند آنان را از دست فرعون رهانيد.

شعبده بازى مقنّع‌

(1) اما ماه معروف «مقنّعى»، كار خارق العاده‌اى نبود؛ زيرا در كوهستان چشمه‌اى مى‌جوشيد كه هر وقت خورشيد در برج ثور يا جوزا قرار مى‌گرفت، به مقابل آن مى‌رسيد و شعاعى از آن چشمه در آسمان منعكس مى‌شد و آنجا غبارهاى جمع شده، متراكم مى‌گشتند.

و در آسمان به صورت ماه به چشم مردم مى‌آمد و به اين خاطر هنگامى كه اين چشمه خشك شد، كار مقنّع باطل گشت. او اين را فهميده و بر آن اطلاع يافته بود.

هر كس اين را بداند و وقت آن را معين كند و پول صرف نمايد و فكر نمايد [ممكن باشد براى او مانند مقنع‌[2] مطلع شود مگر اينكه مردم از اين گونه خرج كردن و فكر نمودن اعراض دارند] وقتى كه اين را فهميدند او را شعبده باز خواندند.

اما «طلسمات»، بعضى از مردم حيله‌هاى باقى را «طلسم» مى‌نامند ولى مجاز و استعاره است؛ زيرا ظاهر و باطن طلسمات يكى است و در آن وجه حيله‌اى نيست مانند «مناره اسكندريه».

چنانچه روايت شده است كه خداوند متعال به خاطر فضلش به يكى از پيامبران گذشته دستور داد كه از مس، پرنده‌اى بسازد و آن را بر سر مناره‌اى در آن ولايت قرار دهد و در آنجا درخت زيتون نبود و مردم براى طعام به روغن زيتون و غير آن‌


[1] سوره شعراء، آيه 50.

[2]« مقنّعى» منسوب به« مقنع» است و اسم او عطاء يا هاشم بن حكم مروزى است. او مردى كج چشم و كوتاه قد و از اهل مرو بود. صورتى از طلا ساخت و بر صورت خود گذاشت تا اينكه مردم رويش را نبينند، از اين رو به او« مقنع» گفتند. ادعاى خدايى مى‌كرد و به مردم ماه دومى نشان مى‌داد.( الكنى و الالقاب: 3/ 170).

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 706
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست