نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 668
وقتى كه فهميديم عربها براى معارضه با قرآن خوانده شدند ولى
با آن معارضه نكردند در حالى كه به آن نيازمند بودند، و وقتى فهميديم كه به خاطر
ناتوانى با آن معارضه نكردند و هنگامى كه ثابت گرديد كه قرآن معجزه است و نمىشود
با آن به ستيز برخاست؛ چون خارق عادت است، با اين سخن، نبوّت مطلوبه هم ثابت
مىشود[1].
(1)
معناى اعجاز در لغت و
شرع
(2) راه شناخت درستى
پيامبر و وصىّ او جز با معجزه خودش و يا با خبر دادن پيامبرى كه پيامبريش با معجزه
ثابت شده است ميسّر نيست. و «معجزه» در لغت چيزى است كه ديگرى را عاجز كند، سپس
متعارف شده است در كارى كه توانا را از انجام مثل آن كار عاجز كند. و در شرع هم
پديدهاى است كه از كار خداوند ناشى شود از امر و تمكين او، ناقض عادت مردم در
زمان تكليف باشد و مطابق دعوت آن پيامبر، يا مانند آن باشد[2].
شرايط اعجاز
(3) 1- بايد پيامبر و
ساير مردم از انجام مثل آن كار ناتوان باشند؛ چون اگر يك نفر بتواند آن را انجام
دهد، ديگر بر تصديق پيامبر دلالت نمىكند و جانشين پيامبر هم مانند پيامبر است.
2- معجزه بايد كار
خداوند و يا به دستور و فرمان او باشد؛ زيرا خداوند با معجزه، پيامبرش را تصديق
مىكند پس بايد تصديق پيامبر يا وصى پيامبر از جانب او باشد.
3- بايد معجزه چيزى خلاف
عادت باشد پس اگر معجزه كار غير عادى نباشد، پيامبر را تصديق نمىكند؛ مانند طلوع
خورشيد از مشرق.