نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 625
كوههاى اطراف مكّه است- جاى زانوهاى پيامبر- 6- آن هنگام كه در نمازش آسوده بود، سنگ براى او نرم شد تا اينكه اثر زانوهايش
در آن آشكار شد، همان طور كه جاى پاهاى حضرت ابراهيم در «مقام» باقى ماند. و در
بيت المقدس، سنگى زير دست پيامبر ما- 6- به حدى نرم شد كه
مانند خمير گرديد و مردم تا به حال آن را با دستهايشان لمس مىكنند.
(1) و امام رضا- 7- كه از فرزندان پيامبر است، در خراسان دعا كرد و خداوند سبحان براى او
كوهى كه از آن ديگ و چيزهاى ديگر را مىسازند را نرم كرد[1]. و وقتى حضرت رضا- 7- در آنجا به آب نياز پيدا كرد، دستش را روى زمين كشيد و چشمهاى براى او
پديد آمد كه هر دوى آنها معروف و باقى است و مردم از آنها استفاده مىكنند.
و آثار جانشين پيامبر
ما- 6- (حضرت على- 7-) بقدرى زياد است كه
نمىتوان آنها را بر شمرد. از جمله اين آثار: «چاه آبادان» است كه دوست و دشمن نقل
مىكنند كه هر كس كنار آن چاه بگويد «بحقّ على» آب از ته چاه فوران كرده به سر چاه
مىرسد و با نامى غير از او و به حقّ هيچ كس ديگر آب نمىجوشد.
و ديوارهاى دور شهر حلب
كه از سخترين سنگها بود، وقتى حضرت على- 7- با شمشيرش به آن زد، اثر آن
از بالا تا پايين زمين تاكنون آشكار است. و وقتى امير المؤمنين على- 7-
به سوى صفين حركت كرد- در حالى كه بين او و دمشق، صد فرسخ يا بيشتر فاصله بود- در
بيابانى فرود آمد و در آنجا نماز مىخواند، وقتى از نماز فارغ شد و سرش را از سجده
شكر بلند كرد، فرمود: صداى بوق و شيپورى كه براى خروج سپاهيان معاويه از دمشق
مىكوبند را مىشنوم.
تاريخ آن زمان را ثبت
كردند و بعد معلوم شد همان طور بوده است كه حضرت فرموده و در آنجا مشهدى به نام
«مشهد البوق» ساختند.