نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 626
حضرت داود- 7- بر خطاى خود به قدرى گريست كه از شدت
ترس كوهها با او به ناله در آمدند و پيامبر ما- 6- وقتى به
نماز مىايستاد از خوف و شدت گريستنش مانند صداى جوشيدن ديگ بر روى اجاق، به گوش
مىرسيد، در حالى كه خداى متعال او را از عقوبتش ايمن و محفوظ داشت ولى او
مىخواست در برابر خداوند اظهار خشوع و فروتنى كند.
رسول خدا- 6- ده سال وقتى به نماز مىايستاد روى انگشتان پايش تكيه مىكرد، در
نتيجه پاهايش (و يا انگشتانش) ورم كرد[1]
و چهره مباركش از شبزندهدارى زرد شده بود (خداى تعالى براى جلوگيرى او از اين
كار) اين آيه را فرستاد: «طه[2] ما قرآن را
بر تو نازل نكرديم كه خود را به زحمت اندازى»[3]. و حضرت به قدرى
مىگريست كه از حال مىرفت، به او گفتند:
(چرا اين همه ناله و
گريه مىكنى) مگر نه اينكه خداوند گناه گذشته و آينده تو را بخشيده است؟[4]، فرمود:
آيا من بنده شكرگزارى نباشم؟[5]. و عبادات
جانشين او يعنى امير مؤمنان على- 7- نيز در مقام خويش چنين بود.
مقايسه معجزات پيامبر
6 با معجزات حضرت سليمان (ع)
(1) و اگر حضرت سليمان-
7- از خداوند خواست به او پادشاهى كه پس از او شايسته هيچ كس نشود
عنايت كند (اشاره به كلام خداى تعالى در سوره ص آيه (1) 35 دارد) پس بر حضرت
محمّد- 6- كليدهاى گنجهاى زمين عرضه شد. و حضرت بخاطر كوچك
شمردن آن، آن را نپذيرفت و فقر و قوت و روزى را
[1] در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير و او از
امام باقر و امام صادق- 8- اين مطلب را روايت كرده است.