responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 542

حضرت تعدادى «درهم رضوى» به او فرستاد، ولى دعبل آنها را برگرداند. امام به او فرمود: بگير؛ چون به آن نياز پيدا مى‌كنى.

دعبل مى‌گويد: وقتى كه به خانه خويش برگشتم تمام اموالم سرقت شد، از اين رو مردم مى‌آمدند و براى تبرّك يك درهم كه نام امام روى آن بود مى‌گرفتند و در مقابل چند دينار به من مى‌دادند، پس من غنى شدم‌[1].

راهنمائى به سوى امام بر حق‌

(1) 57- از عبد الرحمن بن كثير روايت شده است كه گفت: شخصى از نزديكان ما وارد مدينه شد و از امام- 7- پرسيد. مردى از فرزندان امام حسن- 7- با او روبرو شد و وى را به سوى محمّد بن عبد اللَّه راهنمائى كرد.

پس نزد محمّد رفت و از او به مدت كوتاهى سؤالاتى نمود ولى نزد او چيزى نيافت.

بعد از آن، جوانى از فرزندان امام حسين- 7- با او برخورد كرد و گفت: اى مرد! مى‌بينم كه از امام مى‌پرسى؟ گفت: آرى. جوان پرسيد: به او رسيدى؟ آن مرد گفت: خير.

جوان گفت: اگر دوست دارى جعفر بن محمّد- 7- را ملاقات كنى پس بيا. آن مرد از جوان خواست كه او را به سوى امام صادق- 7- راهنمائى كند و او هم راهنمايى كرد. وقتى كه خدمت امام صادق- 7- رسيد، حضرت به او فرمود: اى مرد! تو به اين شهر ما وارد شدى و در باره امام پرسيدى و با جوانى از فرزندان امام حسن- 7- برخورد كردى و او محمّد بن عبد اللَّه را به تو نشان داد. و تو از محمّد سؤالاتى كردى و بيرون آمدى، اگر بخواهى مى‌گويم كه از او چه پرسيدى و او چگونه به تو پاسخ داد، بعد از آن با جوانى از فرزندان امام حسين- 7- روبرو شدى و او به تو گفت: اگر مى‌خواهى‌


[1] بحار الانوار: 49/ 56، حديث 49.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 542
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست