نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 506
بيست درهم نيز از جانب خويش گذاشتم تا پانصد درهم كامل شد. و
آن را به محمّد بن احمد قمى (وكيل امام زمان- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف-)
فرستادم اما ننوشتم كه چقدر از آن، مال خودم مىباشد، در پاسخ آمد كه: «پانصد درهم
كه بيست درهم آن مال تو بود، رسيد»[1].
حكم ولايت رى
(1) 13- محمودى مىگويد:
با جعفر بن عبد الغفّار، «دينور»[2] را پشت سر
گذاشتيم و قبل از اينكه از آن جا خارج شويم، شيخ[3] آمد و گفت: وقتى كه به رى رسيدى؛ اين
كار و اين كار را انجام بده. هنگامى كه به «دينور» رسيديم، بعد از يك ماه، حكم
حكومت رى به او رسيد و به رى رفتم و آنچه به من گفته بود، انجام دادم[4].
در جستجوى امام (عج)
(2) 14- ابو الرجاء مصرى
مىگويد: بعد از رحلت امام حسن عسكرى- 7- به جستجوى امام رفتم و با خود
گفتم: اگر خبرى باشد، بعد از سه سال آشكار مىشود كه ناگهان صدايى شنيدم ولى كسى
را نديدم كه گفت: «اى نصر بن عبد ربه! به اهل مصر بگو: آيا رسول خدا را ديديد كه
به او ايمان آورديد؟!».
ابو الرجاء مىگويد: من
نام پدرم را نمىدانستم؛ چون در مدائن متولد شدم و ابو عبد اللَّه نوفلى مرا به
مصر برده و در آنجا رشد يافته بودم، وقتى كه صدا را شنيدم هيچ مكثى نكردم و خارج
شدم[5].