responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 459

گفتم: بلى.

فرمود: به غلام من كمك مى‌كنى تا اين نامه را برساند. پس در حياط خانه مى‌رفتم، فكر كردم و با خود گفتم: اين حجّت خداست ولى به ابو ايوب خورى و فلان و فلان نامه مى‌نويسد و نيازهايش را از آنها مى‌خواهد! وقتى كه به درب خانه رسيديم، حضرت مرا بانگ زد و فرمود: اى سليمان! فقط تو برگرد، پس من برگشتم.

امام فرمود: به آنها نوشتم و گفتم: من هم بنده هستم و به آنان نيازمند مى‌باشم‌[1].

دعاى امام صادق (ع) در دفع شرّ منصور

(1) 32- عبد اللَّه بن ابو ليلى مى‌گويد: در «ربذه» با منصور دوانيقى بودم كه دنبال امام صادق- 7- فرستاد، در حالى كه مى‌گفت: بر من است كه اگر خون او را نريزم، خون خود را بريزم. عجله كنيد، عجله كنيد! مى‌گويد: وقتى جعفر صادق- 7- بر او وارد شد، گفت: آفرين بر تو اى پسر عمو! و اى فرزند رسول خدا! پيوسته او را احترام مى‌كرد تا اينكه بر جاى خود نشاند و غذا خواست و خودش لقمه را بر دهان آن حضرت مى‌نهاد و تمام نيازهايش را بر آورد و سپس اجازه مراجعت داد.

وقتى كه حضرت رفت به او گفتم: آيا آنچه را كه گفتى به من ياد مى‌دهى، وقتى كه وارد شدى ديدم لبهايت حركت مى‌كرد؟

حضرت فرمود: وقتى كه بر آنها وارد شدم، گفتم: «ما شاء اللَّه لا يأتى بالخير الّا اللَّه ما شاء اللَّه لا يصرف السوء الّا اللَّه ما شاء اللَّه كل نعمة من اللَّه ما شاء اللَّه لا حول و لا قوّة الّا باللَّه»[2].

خيار فروشى، جهت پرسيدن يك مسأله‌

(2) 33- هارون بن خارجه نقل مى‌كند كه: مردى از شيعيان، همسرش را سه بار


[1] بحار الانوار: 47/ 107، حديث 137.

[2] بحار الانوار: 95/ 218، حديث 12 و 13.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست