responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 458

نزد امام صادق آمدم و ناليدم. حضرت فرمود: برو به مسجد و بگو: «خدايا! من براى زيارت خانه تو آمده‌ام و اكنون مركبم گم شده است آن را براى من بر گردان». هنوز دعا مى‌كردم كه شخصى از درب مسجد ندا داد: اى صاحب مركب! بيرون بيا و مركبت را بگير كه از ديشب ما را آزار داده است، پس شترم را تحويل گرفتم و حتى از آن، يك نخ هم گم نشده بود[1].

تعبير رؤياى ابو عماره‌

(1) 30- ابو عماره طيار نقل مى‌كند كه به امام صادق- 7- عرض كردم، در خواب ديدم مثل اينكه نيزه‌اى دارم.

حضرت پرسيد: آهن داشت؟

گفتم: نه.

فرمود: اگر در آن آهن بود، پسرى براى تو متولد مى‌شد ولى اكنون دختر زاده شده است. بعد مقدارى سكوت كرد و آنگاه فرمود: در نيزه چند كعب‌[2] بود؟

گفتم: دوازده كعب.

فرمود: دخترت، دوازده دختر ديگر، خواهد زاييد.

محمّد بن يحيى مى‌گويد: اين داستان را به عباس بن وليد گفتم، او گفت: من پسر يكى از آن دختران هستم و يازده خاله دارم و ابو عماره (نيز) جد مادرم بود[3].

توهّم نابجاى سليمان بن خالد

(2) 31- سليمان بن خالد مى‌گويد: نزد امام صادق- 7- بودم و او نامه‌اى به بغداد مى‌نوشت و من مى‌خواستم نزد آن حضرت امانتى بگذارم. پس امام فرمود: به بغداد مى‌روى؟


[1] بحار الانوار: 47/ 107، حديث 134 و 135.

[2] قلاده‌اى از قلاده‌هاى سر نيزه است.

[3] بحار الانوار: 47/ 22، حديث 21.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 458
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست