نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 38
نمىتواند بدود. حضرت تازيانه خود را بالا برد و آهسته زد و
فرمود: «خدايا اين اسب را براى او پر بركت كن». بعد از آن، اسبم از همه جلو زد و
از فروش كرّه اسبهايى كه بدنيا آورد دوازده هزار بهره بردم[1].
پيامبر 6 و جرهد
اسلمى
(1) 65- جرهد اسلمى به
خدمت پيامبر- 6- آمد و طبقى از غذا در جلو حضرت قرار داشت.
جرهد دست چپش را دراز كرد تا بخورد، حضرت فرمود: با دست راست بخور گفت: دست راستم
زخمى است. پيامبر از آب دهانش به آن زخم ماليد و خوب شد[2].
خرماى ابو هريره
(2) 66- ابو هريره
مىگويد: روزى مقدارى خرما حضور پيامبر- 6- آوردم و گفتم:
دعا كن خدا اينها را بركت دهد. حضرت دعا نمود و فرمود: اينها را در كيسه قرار بده
و هر وقت خواستى از آن بردار، ولى همهاش را يكباره بر ندار.
ابو هريره گفت: از اين
خرما شترى را بار كردم و از آن تغذيه مىنمودم، ولى كيسه تمام نمىشد. تا اينكه
گناهى را مرتكب شدم و كيسه تمام شد.
توضيح: مىگويند ابو
هريره براى امامت على- 7- شهادت نداد اما بعدا توبه كرد و على- 7-
دعا نمود و كيسه خرما به حال اوّل برگشت، ولى وقتى به طرف معاويه رفت، بركت آن نيز
سلب شد[3].
دعاى پيامبر 6 در
باره مريضان اصحابش
(3) 67- عثمان بن حنيف
مىگويد: مرد مريضى خدمت پيامبر آمد و از نابينايى