نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 37
اعزام على (ع) به يمن
(1) 62- على- 7- مىفرمايد: «پيامبر مىخواست مرا براى قضاوت به يمن بفرستد. گفتم: يا
رسول اللَّه! مرا براى قضاوت مىفرستى در حالى كه من جوان هستم و از آن چيزى
نمىدانم».
رسول خدا- 6- فرمود: «برو خدا قلبت را راهنمايى مىكند و زبانت را محكم مىگرداند».
على- 7-
مىفرمايد: «بعد از آن در قضاوت بين دو نفر هرگز معطل نماندم»[1].
عبور از باتلاق
(2) 63- على- 7- مىفرمايد: با پيامبر اكرم- 6- روانه خيبر شده و به
منطقه باتلاقى رسيديم. مردم گفتند: يا رسول اللَّه! دشمن پشت سر و باتلاق پيش روى
ماست، پس چه بايد كرد؟ همچنان كه اصحاب موسى- 7- گفتند.
پيامبر فرمود: «خدايا!
براى هر پيغمبر مرسلى، نشانهاى قرار دادهاى، در اين روز قدرت خود را به ما نشان
بده».
حضرت سوار شد و حركت
كرد. مردم با چهارپايان خود پشت سر او آمدند و حتى سمهاى حيوانات آنان خيس نشد.
رفتند و قلعههاى خيبر را فتح كردند[2].
رفتار پيامبر 6 با
عقب ماندگان سپاه
(3) 64- جعيل اشجعى
روايت مىكند كه: در يكى از جنگها خدمت پيامبر بودم.
حضرت به من گفت: اى
سواره! تند بران. گفتم: يا رسول اللَّه! اسبم ضعيف است