نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 324
معجزه امام (ع) و رسوائى دشمنان
(1) 10- ابو هاشم جعفرى
مىگويد: در زمان متوكل، زنى ادعا كرد كه زينب دختر فاطمه- سلام اللَّه عليها- دخت
گرامى رسول خدا- 6- مىباشد.
متوكل به او گفت: تو زن
جوانى هستى، در حالى كه چندين سال از وفات رسول خدا- 6-
مىگذرد.
آن زن گفت: رسول خدا-
6- دستش را به سرم كشيد و از خدا خواست كه در هر چهل سال،
دوباره جوانى را به من برگرداند. و من تا به حال، خودم را به مردم معرّفى نكرده
بودم تا اينكه الآن نيازمند شدم و اظهار كردم! متوكل، فرزندان كهنسال ابو طالب،
عباس و قريش را جمع كرد و جريان را به آنها گفت.
برخى از آنان روايت
نمودند كه زينب، دختر فاطمه- سلام اللَّه عليها- در فلان سال فوت كرده است.
متوكل به زن گفت: در
مورد اين روايت چه مىگويى؟
آن زن گفت: دروغ است؛
چون كار من از مردم پوشيده بود و هيچ كس نمىدانست من مردهام يا زنده.
متوكل رو به آنها گفت:
جز اين روايت دليل ديگرى داريد.
گفتند: خير.
گفت: تا دليلى نباشد كه
او را وادار كند از ادّعاى خود دست بردارد، به او چيزى نمىگويم.
گفتند: امام على النقى-
7- را احضار كن. شايد بتواند دليلى غير از دليل ما بياورد.
متوكل دنبال امام- 7- فرستاد. وقتى حضرت آمد و قضيّه آن زن را به وى گفت، حضرت فرمود: دروغ
مىگويد: زينب كه در فلان سال و فلان ماه و فلان روز، وفات كرده است.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 324