نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 304
حضرت فرمود: شما به اين مرد ظلم كردهايد؛ چون او از همه جا
بىخبر است بلكه گوسفند، خودش وارد خانه او شده است. پس حضرت، آن مرد را دعا كرد و
عوض پاره شدن لباسها و كتك خوردنش، مبلغى پول به او داد[1].
شفاى تنگى نفس
(1) 5- محمّد بن عمير مىگويد:
با برادرم- كه نفس تنگى شديدى داشت- خدمت ابو جعفر امام جواد- 7-
رسيديم و برادرم از مريضى خود ناليد. حضرت دعا كرد و فرمود: خداوند تو را از آنچه
كه ناراحتى، عافيت دهد. از نزد آن حضرت بيرون آمديم. برادرم عافيت يافت و تا هنگام
مرگ، آن مرض مراجعت نكرد.
محمّد بن عمير مىگويد:
خودم هم دردى در ناحيه لگن خاصره داشتم. و هفتهاى چند روز، مرا رنج مىداد. از
حضرت جواد- 7- خواستم تا براى من نيز دعا كند تا آن درد از بين برود.
حضرت دعا كرد و فرمود:
خداوند تو را هم عافيت دهد. پس تاكنون آن درد بر نگشته است[2].
اداى قرضهاى امام رضا
(ع)
(2) 6- مطرفى مىگويد:
هنگامى كه امام رضا- 7- از دنيا رفت، چهار هزار درهم به من مقروض بود،
با خودم گفتم: ديگر پولها از كفم رفت! ابو جعفر- 7- به من سفارش داد كه
فردا پيش او بروم و با خود ترازو هم ببرم. پس خدمت آن جناب رسيدم، فرمود: ابو
الحسن- 7- از دنيا رفت و چهار هزار درهم به تو بدهكار بود. پس حضرت
جانمازى را كه بر روى آن بود، بلند كرد و از زير آن دينارهايى بيرون آورد و به من
داد. ديدم به اندازه همان چهار هزار