نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 297
خانه گرديد. بعد از صرف غذا فرمود: اى فضل! امير مؤمنان[1] ده هزار
دينار حواله كرده كه تو به حسين بن زيد بدهى پس آنها را به حسين برسان.
گفتم: من به آنها بدهكار
نيستم نه كم و نه زياد. و اگر اينها را به آنها بدهم ديگر از دستم رفته است. اما
شما هر چه نظر بدهيد انجام خواهم داد.
فرمود: اى فضل! آن اموال
را به او بده و قبل از اينكه به خانهات برسى آن اموال به تو برمىگردد. من هم
دستور حضرت را عمل كردم. و همان گونه كه حضرت فرموده بود، اموالم به سوى خودم
برگشت[2].
تدبير امام رضا (ع)
(1) 27- صفوان بن يحيى
مىگويد: در مدينه با امام رضا- 7- بودم كه عدهاى با فرماندهشان عبور
كردند. فرمانده آنها گفت: اين امام رافضىهاست. به امام عرض نمودم: آيا نشنيديد
اين شخص چه گفت؟
فرمود: آرى، ولى او
مؤمنى است كه ايمانش كامل مىشود. وقتى كه شب شد، امام- 7- دعا كرد و
دكّان او آتش گرفت و سارقين باقيمانده اجناس او را نيز به سرقت بردند. روز بعد
ديدم كه همان مرد متواضعانه در مقابل حضرت قرار گرفته است. پس حضرت امر نمود تا
چيزى به او بدهند.
آنگاه امام فرمود: اى
صفوان! او مؤمن مىباشد و ايمانش كامل است و جز آنچه ديدى او را به راه نمىآورد[3].
سفارش امام كاظم به
امام رضا (ع)
(2) 28- مسافر روايت
مىكند كه: وقتى ابو ابراهيم (امام كاظم) را به زندان
[1] امام رضا براى تقيه به هارون، امير مؤمنان
گفت( مترجم).