نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 298
مىبردند، به امام رضا- 7- سفارش نمود به اينكه:
هر شب تا هنگامى كه زنده هستم نزد درب خانه بخواب تا اينكه خبر من به تو برسد.
(1) راوى مىگويد: ما هر
شب براى امام رضا- 7- در دهليز خانه رختخواب مىانداختيم و او بعد از
نماز عشا در آنجا مىخوابيد و هنگام صبح به منزل خود برمىگشت. و گاهى هم ما برخى
از خوراكيها را از حضرت مخفى مىكرديم. اما وقتى كه حضرت مىآمد، آنها را بيرون
مىآورد و به ما مىفهماند كه او جاى آنها را مىداند و سزاوار نيست چيزى را از او
مخفى كنند.
در يكى از شبها حضرت
نيامد و خانوادهاش ناراحت شده و شيون كردند. ما هم از اين مسأله خيلى غمگين شديم.
روز بعد آن حضرت آمد و درون خانه رفت و رو به ام احمد كرد و گفت: آنچه را كه پدرم
به تو سپرده آن را به من بده. آن زن شيون كرد و به صورت خود، چنگ زد و سينه را چاك
كرد و گفت: سرورم مرده است.
امام- 7- او
را ساكت كرد و فرمود: سخنى نگو تا اينكه خبر برسد.