responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 281

امام فرمود: او هم همان طور بود.

نصر گفت: مردم در امر او سرگردان و متحيّر هستند.

فرمود: حضرت موسى بن جعفر- 7- در برهه‌اى از زمان زيست كه با نبطى‌ها[1] به زبانشان و با خراسانيها با زبان فارسى و با روميان، به رومى و با غير عرب، به زبان خودشان، سخن مى‌گفت. و علما و بزرگان يهود و نصارى، از نقاط دور مى‌آمدند و حضرت با آنان با كتاب و زبان خودشان بحث و احتجاج مى‌نمود.

و وقتى عمر مباركشان به پايان رسيد، توسط شخصى نامه‌اى به من فرستاد كه: اى پسرم! اجلم فرا رسيده و عمرم به آخر رسيد. و تو جانشين پدرت هستى. همانا رسول خدا- 6- هنگام رحلتش على- 7- را خواست و به او وصيت نمود و صحيفه‌اى به او داد كه در آن، نامهاى پيامبران و جانشينان آنها بود.

بعد فرمود: اى على! نزديكتر آى، وقتى امام نزديك شد، رسول خدا- 6- عباى خويش را بر سر او كشيد و فرمود: زبانت را بيرون بياور. و او بيرون آورد. پيامبر- 6- انگشترش را به زبان او كشيد و فرمود: زبانم را در دهانت بگذار و آن را بمك و هر چه در دهانت بود، فرو ببر.

پيشگويى امام رضا (ع) از شهادت خود

(1) 8- ابا صلت هروى- كه خادم امام رضا- 7- بود- مى‌گويد: روزى امام- 7- به من فرمود: برو كنار قبر هارون و مشتى خاك از كنار درب آن و مشتى از طرف راست و مشتى از طرف چپ آن و مشتى هم از جلو قبر او بياور و مقدار آنها هم به يك اندازه باشد.

ابا صلت مى‌گويد: رفتم و طبق فرموده امام، آنها را آوردم و آنها را در دستمالى مقابل حضرت نهادم. امام دستش را به خاك درب كشيد و فرمود: اين از خاك درب است؟


[1] نبط: قومى از عجم كه در مكانى بين عراق عرب و عراق عجم زندگى مى‌كردند.( مترجم).

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 281
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست