responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 261

بن جعفر- 7- را ديدم كه روى حصير نمازش نشسته است. به من فرمود:

اى ابو جعفر! بنشين. و مرا نزديك خود نشاند و من تمام نشانه‌هاى امامت از علم، ادب و منطق را در او يافتم.

(1) فرمود: آنچه با خود دارى بياور. و من آنها را به حضورش بردم. با دستش به كيسه‌اى كه در آن، يك درهم آن زن بود، اشاره كرد و به من فرمود: درب آن كيسه را بگشاى. من نيز چنان نمودم. باز فرمود: آن را برگردان، برگرداندم و درهم كج شطيطه بيرون آمد. آن را برداشت و فرمود: اين بقچه را هم باز كن، باز كردم، دستمال را برداشت و رو به من كرد و فرمود: خدا در باره حق، شرم نمى‌كند. و اى ابو جعفر! از طرف من به شطيطه سلام برسان و اين كيسه را به او بده.

و به من فرمود: آنچه كه با خود آوردى به صاحبانش بر گردان و بگو: به او رسيد و قبول كرد. مدتى نزد آن حضرت ماندم و با من سخن گفت و مرا آگاه كرد و به من فرمود: وقتى كه امير المؤمنين- 7- را زيارت مى‌كردى مگر ابو حمزه به تو چنين و چنان نگفت؟

گفتم: آرى.

فرمود: همين گونه خدا قلب مؤمن را نورانى مى‌كند و او را با اشاره آگاه مى‌نمايد.

سپس فرمود: پيش موثقين اصحاب پيامبر برو و از آنها در باره وصيت پدرم سؤال كن.

ابو جعفر خراسانى مى‌گويد: عده‌اى از آنها را ملاقات كردم و همه مى‌گفتند كه: امام صادق به امام موسى بن جعفر- 8- وصيت كرده است. بعد از آن ابو جعفر به خراسان رفت.

داود رقّى مى‌گويد: ابو جعفر از خراسان براى من نامه‌اى نوشت. و در آن نامه نوشته بود: كسانى كه توسط او مال را به مدينه فرستاده بودند همه فطحى‌[1] شده‌اند.


[1]« فطحيه» فرقه‌اى هستند كه معتقدند امام بعد از حضرت صادق- 7- عبد اللَّه افطح است.

- از اين رو آنها را فطحى مى‌گويند و چون سر و يا پاى عبد اللَّه، صاف بود به او افطح مى‌گفتند.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست