نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 207
پيشگويى امام (ع) از وقايع بعد از خود
(1) 6- امام باقر- 7-
مىفرمايد: پدرم در وصيّتش اين گونه فرمود: فرزندم! وقتى كه از دنيا رفتم، فقط تو
مرا غسل بده؛ چون امام را بايد امام غسل دهد. و بدان كه برادرت عبد اللَّه، مردم
را به سوى خود مىخواند! اما او را از اين كار منع كن و اگر قبول نكرد رهايش كن؛
زيرا عمرش كوتاه است.
امام باقر- 7- فرمود: وقتى كه پدرم رحلت نمود، برادرم عبد اللَّه، ادعاى امامت نمود و
من به او چيزى نگفتم و بعد از چند ماه، همان طور كه پدرم خبر داده بود، از دنيا
رفت[1].
مناجات امام سجاد (ع)
در شب طوفانى
(2) 7- حمّاد كوفى
مىگويد: سالى براى حجّ، خارج شديم. وقتى كه از منزل زباله، كوچ كرديم، ما را
طوفان سياهى در برگرفت و قافله ما از هم پاشيد و در بيابان، گم شديم. من به وادى
كويرى افتادم و شب فرا رسيد. در آن حال به درختى پناه بردم. اوايل شب بود كه جوانى
را ديدم كه لباس سفيدى در برداشت با خود گفتم كه اين شخص حتما از اولياى خداست من
ساكت بودم تا اينكه بجايى رفته و براى نماز آماده شد در اين هنگام آبى از زمين
جوشيد و او وضو گرفت و مناجات كرد و چنين گفت: اى كسى كه ملكوت تو همه چيز را در
بر گرفته و جبروتت همه را غالب شده، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و قلب مرا با
شادى اقبال به خودت، پر كن. و مرا در زمره مطيعين خود قرار بده.
سپس مشغول نماز شد و من
نيز آماده شدم و پشت سر او ايستادم. ناگاه محرابى را در مقابل او ديدم. و هر گاه
به آيهاى مىرسيد كه در آن وعده و وعيد بود، با ناله و حزن، دوباره آن را تكرار
مىكرد. وقتى كه شب به آخر رسيد، ايستاد و گفت: اى