نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 206
ابو خالد و امامت حضرت سجّاد (ع)
(1) 5- ابو خالد كابلى،
مدّت زيادى در خدمت محمّد بن حنفيّه بود و او را امام بر حقّ مىدانست. تا اينكه
روزى نزد وى آمد و گفت: براى من حرمتى هست. پس تو را به رسول خدا و امير المؤمنين
قسم مىدهم آيا تو همان امامى هستى كه خداوند اطاعت تو را واجب كرده است؟
محمّد بن حنفيه گفت:
امام تو و من و تمام مسلمانان، على بن حسين- 7- است.
پس ابو خالد خدمت امام-
7- رسيد وقتى كه سلام كرد، امام فرمود:
آفرين بر تو اى كنكر! تو
به ديدار ما نمىآمدى چه شده است كه آمدهاى؟
ابو خالد وقتى چنين شنيد
به سجده افتاد و گفت: حمد خدايى را كه مرا نميراند تا اينكه امامم را شناختم.
حضرت فرمود: امامت را
چگونه شناختى؟
ابو خالد گفت: تو مرا به
اسمى خواندى كه مادرم ناميده بود. و من در جهل بودم و عمرى محمّد بن حنفيّه را
خدمت كردم تا اينكه امروز او را قسم دادم كه آيا تو امام بر حقّ هستى؟ و او مرا به
تو راهنمايى كرد و گفت: تو امام واجب الإطاعه هستى و وقتى كه خدمت شما رسيدم مرا
با اسم اصليم صدا كردى. لذا فهميدم كه شما امام مسلمين هستى.
ابو خالد در ادامه گفت:
وقتى كه مادرم مرا زاييد نام مرا «وردان» نهاد و بعد از آن، پدرم آن را نپسنديد و
اسم مرا «كنكر» گذاشت. و قسم به خدا تا به حال كسى مرا به اين اسم صدا نكرده بود.
پس من گواهى مىدهم كه تو امام آسمانها و زمين هستى[1].