responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 192

عبد اللَّه ايستاد و سر حضرت را بوسيد و گفت: اين سخن از اسرار علوم است‌[1].

امام حسن (ع) و خبر از مسموميّتش‌

(1) 6- امام صادق از اجدادش روايت كرده كه امام حسن- 7- به اهل خانواده‌اش گفت: من به وسيله سمّ كشته مى‌شوم چنانچه رسول خدا- 6- با آن كشته شد. پرسيدند: چه كسى به شما سمّ مى‌خوراند.

فرمود: همسرم جعده دختر اشعث. معاويه او را دسيسه مى‌كند و مأمور به اين كار مى‌كند.

گفتند: او را از خانه‌ات بيرون كن و از خودت دور نما. حضرت فرمود: چگونه اين كار را بكنم در حالى كه فعلا كارى نكرده است (يعنى قصاص قبل از جنايت است) و اگر هم بيرونش كنم كسى غير از او مرا نخواهد كشت و او نزد مردم، معذور خواهد بود.

چند روزى سپرى شده بود كه معاويه براى جعده مالى فرستاد و در ضمن، به او وعده داد كه اگر امام را شهيد نمايى، صد هزار درهم ديگر به تو مى‌دهم و تو را به ازدواج فرزندم يزيد در مى‌آورم. سپس به او شربت سمّى داد تا اينكه به حضرت بخوراند. در يكى از روزهايى كه هوا گرم بود و حضرت روزه داشت، براى افطار به منزل تشريف آورد. جعده سمّ را در شير ريخت و جهت افطار، آن را مقابل حضرت قرار داد. امام آن را نوشيد و فرمود: اى دشمن خدا! مرا كشتى، خدا تو را بكشد. به خدا قسم! بعد از من خيرى نخواهى ديد و معاويه به تو نيرنگ زده است و خداوند تو و معاويه را خوار خواهد نمود.

بعد از گذشت دو روز، حضرت به شهادت رسيد. و معاويه نيز به وعده‌هاى خود وفا نكرد[2].


[1] بحار: 43/ 337، حديث 8.

[2] بحار: 44/ 153، حديث 23.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 192
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست