نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 190
امام حسن (ع) و مژده ولادت پسر
(1) 3- امام صادق- 7- از پدران بزرگوارش- :- روايت مىكند كه: امام حسن- 7- با پاى پياده از مدينه به طرف مكّه حركت كرد. در راه پاهاى حضرت ورم كرد.
به حضرت گفتند اگر سوار شوى، ورم پايت خوب مىشود. فرمود: هرگز (سوار نخواهم شد)،
ولى اگر به منزلى رسيديم، مرد سياهى نزد ما مىآيد كه روغنى همراه دارد و آن روغن،
براى اين ورم خوب است. آن را از او بخريد و (در قيمت آن) چانه نزنيد.
يكى از دوستان حضرت گفت:
در مسير راه ما، منزلى نيست كه كسى در آن اين دوا را بفروشد.
حضرت فرمود: چرا هست.
وقتى چند ميل[1] رفتند. آن
مرد سياه پيدا شد. امام به غلامش فرمود: نزد آن برو و از او آن روغن را به قيمتش
بخر. مرد سياه به غلام امام گفت: روغن را براى چه كسى مىخواهى؟ غلام گفت: براى
حسن بن على بن ابى طالب- 7- مرد گفت: مرا نزد او ببر.
خدمت حضرت رسيدند. آن
مرد گفت: اى فرزند رسول خدا- 6-! من از دوستداران شما هستم
براى اين دارو پولى نمىگيرم. ولى از شما تقاضا دارم برايم دعا بفرماييد تا خداوند
پسرى سالم و بىعيب به من عطا كند كه شما اهل بيت پيغمبر را دوست داشته باشد؛ چون
وقتى كه از خانه خارج شدم، هنگام زايمان همسرم نزديك بود.
حضرت فرمود: به سوى
خانهات مراجعت نما كه خداوند متعال به تو پسرى سالم و بىعيب عطا نموده است.
مرد سياه فورا به
خانهاش برگشت و ديد كه زنش پسرى زاييده است. سپس نزد امام حسن- 7-
برگشت و از ايشان به جهت اين امر، تشكر كرد. و حضرت