(2) 1- محمّد بن اسحاق
روايت مىكند: ابو سفيان جهت تجديد پيمان با پيامبر، به مدينه آمد و حضرت او را
نپذيرفت. سپس پيش على- 7- آمد و گفت: آيا ممكن است پسر عمويت براى من
امان بدهد؟
على- 7- فرمود:
پيامبر- 6- تصميمى گرفته كه هرگز برگشتى در آن نيست امام حسن
در آن موقع، چهارده ماه بيشتر نداشت. به زبان فصيح گفت: «اى پسر صخر! شهادتين (لا إِلهَ
إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) را بگو تا اينكه من تو
را نزد جدّم رسول خدا شفاعت كنم».
ابو سفيان متحير شد.
آنگاه حضرت على- 7- فرمود: «حمد خداى را كه در ذريّه محمّد، نظير يحيى
بن زكريا، قرار داده است». امام حسن- 7- در اين هنگام راه مىرفت.
امام حسن (ع) در مجلس
معاويه
(3) 2- روايت شده است كه
عمرو بن عاص به معاويه گفت: حسن بن على مردى
[1] مناقب آل ابى طالب، 3/ 173. بحار: 43/ 326،
حديث 6.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 187