مردم رو كرد و فرمود: «به آسانى وارد قلعه شويد»[1].

ميوه بهشتى‌

(1) 200- عايشه روايت مى‌كند: پيامبر اكرم- 6- على- 7- را دنبال كارى فرستاد هنگامى كه على- 7- برگشت، حضرت در خانه من بود. وقتى كه على- 7- از در منزل وارد شد. پيغمبر- 6- برخاست و در وسط اتاق با او معانقه كرد و ابرى بين من و آنها جدايى انداخت و من آن دو را نديدم. وقتى كه ابر برطرف شد ديدم در دست پيامبر- 6- خوشه انگورى است كه آن را تناول مى‌كند و قسمتى از آن را نيز به على- 7- مى‌دهد.

گفتم: يا رسول اللَّه! مى‌خوريد و به على- 7- هم اطعام مى‌كنى ولى به من نمى‌دهيد؟

حضرت فرمود: اين از ميوه‌هاى بهشت است و فقط پيامبر و وصى او حق دارند در دنيا از آن بخورند[2].

جنگ موته‌

(2) 201- هنگامى كه پيامبر- 6- سپاهى را به سوى موته روانه كرد و فرماندهى آنها را به زيد بن حارثه سپرد و پرچم را به او داد و فرمود: «اگر زيد كشته شد، جعفر را به فرماندهى برگزينيد. و اگر او نيز كشته شد، عبد اللَّه بن رواحه را سر كرده خود نماييد».

وقتى كه رفتند، يك نفر يهودى در آنجا حاضر بود، گفت: اگر براستى اين مرد پيامبر باشد، اين سه نفر كشته خواهند شد. پرسيدند: چرا؟ گفت چون پيامبران‌

[1] بحار: 21/ 30، حديث 32.

[2] بحار: 17/ 360، حديث 16.