responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 137

امان بدهى.

(1) پيامبر- 6- فرمود: «اسلام بياور اى ابو سفيان تا زنده بمانى».

ابو سفيان گفت: تو چقدر كريم و بردبار هستى! باز فرمود: «اسلام بياور تا زنده بمانى».

باز هم ابو سفيان گفت: تو چقدر كريم و بردبار هستى! بار سوّم فرمود: «اسلام بياور تا زنده بمانى».

در اين هنگام عباس با دستش به كمر او زد و گفت: اگر بار چهارم بگويد و قبول نكنى كشته خواهى شد! پيامبر اكرم- 6- فرمود: اى عمو! او را به چادر خود ببر. و خيمه عباس نزديك خيمه پيامبر قرار داشت. ابو سفيان از آمدنش با عباس پشيمان شد و با خودش گفت: چه كسى مثل من بوده است؟ آمدم و با دست خود، خودم را تسليم كردم. اى كاش! به مكّه مى‌رفتم و مردم را جمع مى‌كردم شايد مى‌توانستيم از خود دفاع كنيم! رسول خدا- 6- از چادر خود صدا زد و فرمود: «در اين هنگام خدا تو را ذليل مى‌كرد!».

عباس آمد و گفت: ابو سفيان مى‌خواهد به حضور شما برسد.

حضرت فرمود: «بياور».

وقتى كه ابو سفيان وارد شد، پيامبر- 6- فرمود: «وقت آن نرسيده كه مسلمان شوى؟».

عباس به حضرت گفت: بگو: در غير اين صورت كشته خواهى شد. در اين موقع ابو سفيان از ترس جان، شهادتين را زمزمه كرد و مسلمان شد. پيامبر اكرم- 6- تبسمى نمود و فرمود: «او را پيش خودت ببر».

عباس گفت: يا رسول اللَّه ابو سفيان شخص رياست‌طلبى است امتيازى به او بده! حضرت فرمود: «هر كس به خانه او وارد شود در امان است و هر كس اسلحه‌

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست