نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 134
الف- يا اسلام بياورند و با مسلمانان برابر باشند و اموالشان
نيز از آن خودشان باشد.
ب- و يا اينكه جزيه
بدهند و صلح كنند و باز هم اموالشان براى خودشان باشد.
ج- و اگر جنگ انتخاب
كردند، با آنها پيكار كن».
على- 7- پرچم
را گرفت و به طرف قلعههاى يهود پيش رفت و مسلمانان نيز پشت سر او حركت مىكردند
تا اينكه به در قلعه رسيدند. گروهى از يهوديان كه در رأس آنها مرحب بود و مثل شتر
نعره مىكشيد، پيش آمدند. على- 7- اوّل آنها را به اسلام دعوت نمود اما
آنها نپذيرفتند. سپس ماليات و جزيه را مطرح نمود، باز هم نپذيرفتند. آنگاه به آنها
حمله كرد و آنان فرار كردند و در قلعه را به روى حضرت بستند. در قلعه از سنگ بود و
به صخرهاى وصل شده بود.
حضرت با دست چپ در را
گرفت؛ چون در دست راست او شمشير بود. در را سپر قرار داد و با يهوديان جنگيد. مرحب
را كشت و ديگر يهوديان پا به فرار گذاشتند.
حضرت در را برداشت و به
پشت سر خود انداخت؛ از بالاى سر مسلمانان گذشت و پشت سر آنها به زمين افتاد.
مسلمانان گفتند:
«فاصلهاى كه على- 7- در را انداخت حساب كرديم، چهل ذراع بود. و چهل
مرد بسختى مىتوانستند در را كمى از زمين حركت دهند[1].
(1) 196- جابر مىگويد:
هنگامى كه از خيبر برمىگشتيم به جايى رسيديم كه پر از آب بود. خواستيم عمق آب را بسنجيم،
تيرى به عمق آب انداختيم به ته آن نرسيد. رسول خدا- 6- پياده
شد و فرمود: «خداوندا! معجزهاى از معجزات پيامبرانت را به ما نشان بده».
سپس با چوبدستيش به آب
زد و سوار مركب خود شد و فرمود: «به نام خدا به دنبال من بياييد».