responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 128

فرمود: «وقتى كه خرماها را چيدى مرا خبر كن و هر نوع از آن را جدا- جدا بگذار»، من نيز اين كار را كردم و به حضرت خبر دادم. پيامبر- 6- با من به كنار خرماها آمد و از هر نوعى يك مشت برداشت و بعد به جاى خود گذاشت. بعد از آن فرمود: «يهودى را اينجا حاضر كن». رفتم مرد يهودى را آوردم.

حضرت به او فرمود: «از هر نوع كه مى‌خواهى قرض خود را بگير».

يهودى گفت: «اين خرماها چه مقدار است كه من از يك قسمش طلبم را بگيرم شايد همه اينها به اندازه طلب من نباشد».

حضرت فرمود: «از هر نوعى ميل دارى، شروع كن». يهودى به خرماى صيحانى اشاره كرد.

حضرت فرمود: «پس به نام خدا شروع كن». يهودى پيوسته بر مى‌داشت تا اينكه طلب خود را برداشت و خرما به حال خود بود.

پس از آن حضرت فرمود: «يا جابر! باز هم قرض دارى؟».

جابر گفت: نه.

فرمود: «پس خرماهاى خود را بردار، خدا بركت دهد». خرماها را به منزل آوردم و يك سال خرج ما را كفايت كرد؛ مى‌فروختيم، مى‌خورديم، هبه مى‌كرديم، و هديه مى‌داديم و تا وقت رسيدن خرماها در سال بعد، باقى بود[1].

جنگ خندق‌

(1) 191- در جنگ خندق وقتى كه محاصره مدينه شدت يافت و رسول خدا- 6- ديد كه مردم مى‌نالند، به مكان مسجد فتح رفت و دو ركعت نماز خواند و فرمود: «خداوندا! اگر اين گروه هلاك شوند، در روى زمين كسى نيست تو را بپرستد».


[1] بحار: 18/ 31، حديث 24.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست