نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 83
امر كرد مردم به استقبال على 7 بروند، پيامبر از
اسب پياده شد و موقعى كه چشمش به على 7 افتاد، فرمود: اگر خوف آن نبود،
كه گروهى از امّت من در باره تو، چيزهايى بگويند كه نصارا در باره مسيح 7 گفتند، امروز سخنى در بارهات مىگفتم، كه از كنار مردم نمىگذشتى، مگر
اين كه خاك پايت را براى تبرّك برمىداشتند، زيرا خدا و پيامبر او 6 از تو خشنودند.[1] اين غزوه را
از اين جهت «ذات السلاسل» مىنامند، زيرا عدهاى از دشمن را به قتل رساند و تعدادى
را اسير كرد و كتف بسته حركت داد، گويا زنجير شده بودند و سلاسل به معناى زنجير
است.[2]
جنگهاى على 7 پس از پيامبر 6
پس از پيامبر 6 امام 7 گرفتار جنگهاى ناكثين (جمل)، قاسطين
(صفين) و مارقين (نهروان) شدند و پيامبر 6 از آنها
خبر داده بود.
[جنگ جمل]
بهطور اختصار بايد گفت:
پس از اينكه كار خلاف به امام استقرار يافت و مردم با او بيعت كردند، طلحه و زبير
بيعت را شكستند و همراه عايشه به بصره رفتند و گروه بسيارى از اهالى اين شهر به
آنها ملحق شدند، تا با امام 7 بجنگند.
امام 7 هم به
تعقيب آنان پرداخت، تا شايد از نيّت خود منصرف شوند و آنها را نصيحت كرد، اما به
گوششان نرفت و بر جنگ پافشارى كردند.
وقتى جنگ را شروع كردند،
امير المؤمنين 7 به مقابله با آنها برخاست، و تعداد شانزده هزار و هفتصد
و نود نفر از سى هزار تن اصحاب عايشه كشته شدند.
ُ لو لا انّنى اشفق ان تقول فيك طوائف من امّتى ما قالت النصارى في
المسيح، لقلت فيك اليوم مقالا لا تمرّ بملإ منهم الّا اخذوا التّراب من تحت قدميك
للبركة فانّ اللَّه و رسوله عنك راضيان.
[2] تعداد جنگهاى پيامبر 6 در تاريخ اسلام زياد ثبت شده است، اين نويسنده كتاب به اين چند مورد اشاره
كردهاند،( م)
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 83