responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 81

5- حضرت على 7 در جنگ ذات السّلاسل‌

روزى يك عرب بيابانى، خدمت پيامبر 6 رسيد و گزارش داد كه گروهى از اعراب در «وادى الرمله» اجتماع كرده‌اند تا به مدينه حمله كنند، حضرت دستور نماز جامعه دادند و مردم جمع شدند، و جريان را به اطلاعشان رساندند، گروهى از اصحاب «صفّه» و ديگران كه تعدادشان به هشتاد تن مى‌رسيد، داوطلب جنگ شدند و از پيامبر خواستند تا فرماندهى بر ايشان انتخاب كرده، تا راهى ميدان شوند، پيامبر 6 ابى بكر را به فرماندهى آنان برگزيد، وقتى با اعراب روبرو شدند، با دادن شمارى كشته، عقب نشستند و به مدينه بازگشتند.

بار دوم، عمر را همراه گروهى ديگر، اعزام كردند و باز از ميدان جنگ گريختند.

پيامبر 6 از اين جريانات، ناراحت شدند.

مرحله بعد، عمرو عاص، عرض كرد، يا رسول اللَّه جنگ فريب و نيرنگ است، مرا اعزام كن، شايد كارى انجام دهم؟ پيامبر او را به فرماندهى گروهى، به سوى دشمن اعزام كردند، آنان نيز با دادن تعدادى شهيد، بدون نتيجه بازگشتند.

اينجا بود كه پيامبر 6 على 7 را به فرماندهى گروهى به تعقيب آنان فرستاد و برايش دعا و تا مسجد احزاب مشايعتش كرد، و ابى بكر و عمرو عاص جزء همين دسته بودند، على 7 آنها را به سمت عراق و از بى‌راهه، سير داد، تا دشمن را غافل‌گير سازد، حضرت آنها را از راهى صعب العبور گذارند و وادى را دور زد و شبها را راه مى‌رفت و روزها، مخفى مى‌شد، چون به وادى رسيد، به ياران خود دستور توقف داد، و خود به جستجوى اطراف پرداخت.

عمرو عاص كه اين تاكتيك را از امام 7 مشاهده كرد، دريافت كه پيروزى با

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست