نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 59
در همين كتاب از ابن عباس نقل شده كه گفت: پيامبر خدا 6 فرمود: در شبى كه به معراج رفتم، بر در بهشت ديدم نوشته
شده:
لا اله الّا اللَّه
محمّد رسول اللَّه علىّ حبيب اللَّه، الحسن و الحسين صفوة اللَّه، فاطمة امة
اللَّه، على با غضهم لعنة اللَّه.
در كتاب مناقب از ابن
عباس آمده كه گفت: پيامبر خدا 6 فرمود: اگر همه مردم
در دوستى على 7 اتفاق داشتند، خداوند بزرگ آتش را نمىآفريد!.[1] در كتاب
«اليواقيت» ابن عمرو الزاهد، مىنويسد: پيامبر 6 على
7 را به فرماندهى گروهى (به مأموريت) فرستاد و ديدم رسول خدا 6 دستها را به آسمان بلند كرده و مىگويد: بار خدايا مرا
نميران، تا صورت على 7 را به من بنمايانى.[2] كتاب مناقب خوارزمى از عايشه نقل كرده
كه گفت: هنگامى كه پيامبر 6 در خانه من در بستر
بيمارى (رحلت) بود، فرمود: حبيب مرا فراخوانيد، من ابى بكر را خواستم پيامبر به او
نگاه كرد و سرش را بر بستر گذاشت و فرمود:
حبيبم را بخوانيد، به اطرافيان
گفتم، واى بر شما، على 7 را فراخوانيد، به خدا قسم جز او كسى را
نمىخواهد، چون علىّ را فراخوانديم هنگامى كه او را ديد جامهاى كه بر تن داشت باز
كرد و او را در زير آن گرفت و همچنان او را دربرگرفته بود، تا درگذشت و دستش روى
(بدن على 7) قرار داشت.
در همين كتاب از انس بن
مالك نقل است كه گفت: پيامبر خدا 6 فرمود:
خداوند بزرگ، از نور روى
على 7 هفتاد هزار فرشته، آفريد، و تا روز رستاخيز براى او و دوستانش
آمرزش مىطلبند.