responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 58

خدا به زبان على 7 سخن گفت‌

: در «مناقب خوارزمى»، از «عبد اللَّه عمر» روايت شده كه گفت: از پيامبر خدا 6 شنيدم در پاسخ كسى كه از او پرسيد، خدا در شب معراج با چه زبانى با تو سخن گفت؟ فرمود: با زبان على 7، سپس به من الهام شد و گفتم: خدايا مرا خطاب ساختى يا على 7 را؟ فرمود: اى احمد 6 من شيئى هستم نه چون اشياء و با مردم مقايسه نمى‌گردم و به اشياء توصيف نمى‌شوم، (ولى) تو را از نور خويش و على 7 را از نور تو آفريدم و به رازهاى دلت نگاه كردم، ديدم محبوب‌تر از على 7 در دلت نيست، لذا با زبان او مخاطبت ساختم، تا دلت آرام گيرد.

احاديث بغض و حبّ به امام على 7

اين احاديث بسيارند، از جمله رواياتى است كه صاحب كتاب فردوس از معاذ و او از پيامبر روايت كرده كه فرمود: دوستى على 7 حسنه‌اى است كه داشتن آن باعث مى‌شود كه سيّئه (و گناه) زيان نرساند و بغض على 7 سيّئه‌اى است كه: با بودن آن حسنه سودى نمى‌رساند،[1] خوارزمى نيز همين را در مناقب روايت كرده است. نيز در همين كتاب (فردوس) از ابن عباس روايت است كه گفت: پيامبر خدا 6 نگاهى به على 7 كرد و خطاب به او فرمود: تو در دنيا و آخرت سرور هستى كسى كه تو را دوست بدارد؛ مرا دوست داشته و دوستدار من دوست خداست و كسى كه با تو دشمنى كند، با من دشمنى كرده و دشمن من دشمن خداست، پس واى بر كسى كه پس از من با تو دشمنى ورزد!.


[1]

ُ حبّ على بن ابى طالب حسنة لا تضر معها سيّئة و بغض على سيّئة لا تنفع معها حسنة.

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست