نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 323
مگر نه در جنگ جمل با تعداد دوازده هزار نفر، لشكر دشمن را كه
از بيست هزار تن متجاوز بود، متحمل شكستى فاحش نمودم؟ كسانى كه بيعت مرا شكستند و
عاملانم را كشتند؟ خداوند نيز ما را يارى كرد و دلهاى مؤمنان را تشفّى بخشيد؟.
اشارهاى به جنگ صفّين
و نهروان
اى پسر قيس، مبارزه ما
در صفين چگونه بود؟ خداوند به دست ما پنجاه هزار تن را به دوزخ نفرستاد؟
در جنگ نهروان چطور؟
همان افراد مؤمنى كه به گمراهى افتادند، و گمان داشتند، راه درستى مىروند؟ و
خداوند در يك مورد، چهار هزار نفر را از آنان به هلاكت انداخت و ده نفر از آنان
باقى نگذاشت و ده نفر از ما كشته نشد؟! اى پسر قيس، آيا پرچم ارتداد برافراختم؟ يا
ضعفى از من بروز نمود؟ كه از من عيبجويى مىكنى؟ در حالى كه من صحابى پيامبر 6 و در همه مواقع خطر در كنار او بودم، نه فرار كردم و نه
به دشمن فرصت اقدام دادم، زيرا هيچ پيامبر و يا وصى پيامبرى، نبايد در جنگ به دشمن
پشت كند، تا كشته و يا پيروز گردد.
اى پسر قيس، سوگند به
خدايى كه همه چيز را آفريد، اگر يارانى چون آن چهار نفر، فداكار و آگاه داشتم، دست
به بيعت دراز نمىكردم، و با آنان به نبرد مىپرداختم، اما چه كنم كه نفر پنجمى
نداشتم؟
ياران فداكار و خالص
امام 7
در اينجا «اشعث» پرسيد:
آن چهار نفر چه كسانى بودند؟
فرمود: سلمان، مقداد،
ابو ذر و ابن صفيّه (زبير).
اما ابن صفيه از بيعت
خود، پس از مرگ عثمان رجعت كرد، اما در بيعت نخستين خليفه، در كنار من بود.
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 323