responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 294

پادشاهانشان در يكى از شبها مست شد و با دخترش هم بستر گشت، مردم در اطراف خانه‌اش اجتماع نمودند، و به او گفتند: اى پادشاه، دين ما را تباه ساختى؟ بيرون بيا تا با اجراى حد، پاكت كنيم؟ گفت: به سخنانم گوش فرا دهيد، اگر راهى نداشت، حد را اجرا كنيد؟ سپس به مردم اظهار داشت: مى‌دانيد كه خداوند، مخلوقى را شريف‌تر از پدرمان آدم و مادرمان حواء نيافريده؟ مگر نه پسرانش با خواهران خود ازدواج كردند؟ گفتند: درست است و سپس به دين شيوه عمل نمودند، و خداوند هم علم را در سينه‌هايشان محو كرد و كتاب را از آنان گرفت، پس اينان كافرند و بدون حساب به آتش مى‌روند، امّا منافقان عذابشان شديدتر است؟ اشعث گفت: به خدا سوگند جوابى بهتر از اين، نشنيده‌ام و ديگر چنين پرسشهايى مطرح نخواهم كرد.

امام 7 فرمود باز هم بپرسيد! ...

مردى از گوشه‌هاى مسجد و با تكيه بر عصا برخاست و نزديك امام 7 رفت و گفت: يا على 7 عملى را به من نشان بده، تا با آن از آتش نجات يابم؟

فرمود: بشنو و بفهم و يقين كن، دنيا به سه چيز پا برجاست: عالمى گويا و عامل، مالدارى كه بخل نورزد، و فقيرى كه صبر پيشه سازد، پس اگر عالم علمش را بپوشاند و مالدار بخل ورزد و فقير صبر نكند، واى به آن روز! اينجاست كه عارف به خدا، خرابى و تباهى دنيا را مى‌بيند و اينجاست كه پس از ايمان، جامعه به كفر بازمى‌گردد، اى سائل، با زيادى سجده‌ها و اجتماع مردمى كه جسمهايشان جمع و دلهاشان پراكنده است مغرور مباش، اى سائل مردم سه دسته‌اند: 1- زاهد 2- دنيا پرست 3- صابر، اما زاهد به چيزى كه از دنيا به او مى‌رسد، خوشحال نمى‌گردد و به چيزى‌

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست