responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 285

خالد پرسيد: چند سال از عمرت گذشت؟ گفت: دويست و بيست سال.

پرسيد: چند سال است در اين جا ساكن هستى؟ گفت: نزديك شصت سال، پرسيد: آيا كسى را ديده‌اى كه عيسى را ديده باشد؟ گفت: بلى، دو نفر را.

گفت: به تو چه گفتند: يكى از آنها گفت: عيسى بنده و رسول و روح خدا و كلمه اوست كه به مريم القا كرد، و عيسى مخلوق است نه خالق، من او را تصديق كردم، و دومى گفت: عيسى پروردگار است، و من او را تكذيب و لعنت كردم.

خالد گفت: چطور اختلاف كردند در حالى كه عيسى را ديده بودند؟ گفت:

يكى از آنها دنبال هوا رفت و شيطان كار بدش را در نظرش زيبا جلوه داد و ديگرى دنبال حق رفت و خدا هدايتش كرد.

خالد پرسيد: تورات و انجيل را خوانده‌اى؟ گفت: آرى، گفت: موسى را قبول دارى؟ گفت: بلى، گفت: آيا مسلمان مى‌شوى، گفت: من پيش از تو اسلام را پذيرفتم، گر چه آن را نديده و نشنيده‌ام، خالد گفت: پس تو اكنون به محمد 6 ايمان دارى؟ گفت: بلى چگونه ايمان نداشته باشم در صورتى كه تورات و انجيل را خوانده‌ام و موسى و عيسى به آمدن او خبر داده‌اند؟ پرسيد:

پس چرا در خانه راهبان مانده‌اى؟ گفت: با اين پيرى كجا بروم؟ و كسى نبود كه مرا به جايى ببرد، اما منتظر شما بودم كه بگويم من هم از ملت شما هستم، اكنون بگوييد: پيامبرتان كجا است؟ گفت: از دنيا رفت، پرسيد: وصىّ او تو هستى؟ گفت: نه.

امّا مردى از بستگان و اصحاب او هستم، پرسيد: پس وصىّ او شما را به اينجا فرستاده؟ گفت: نه بلكه خليفه او، پرسيد: خليفه غير از وصى اوست؟

گفت: آرى، گفت: پس چگونه مردم او را انتخاب كردند، در حالى كه وصىّ او

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست