responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 258

شاخه‌هاى درختان چيزى در اختيار نداشتيم، پيامبر 6 به اينان كمك مى‌كرد، تا دلشان را رام گرداند و به سوى اسلام بيايند.

اين در حالى بود كه بسيارى از ما با يك پيراهن نماز مى‌خوانديم و شبها را گرسنه سپرى مى‌كرديم و اگر چيزى مخصوص به ما هم مى‌رسيد، رسول خدا 6 آن را به همين مالداران مى‌داد، تا تأليف قلوب شوند.

پس من سزاوارترين فردى بودم كه بايد گروهى را كه رسول خدا 6 تأليف كرده بود، پراكنده، نكنم و به راهى نكشانم كه بدون نتيجه‌گيرى، نجات نيابند و آينده‌شان از بين برود.

[صبر و شكيبائى امام‌]

(جام اندوه را سر كشيدم و صبر را پيشه كردم) زيرا اگر آنها را به يارى خود مى‌خواندم و قيام مى‌كردم، دو راه بيشتر نداشت، 1- يا به دنبال من حركت كرده و مى‌جنگيدند، و در صورت عدم قيام عمومى كشته مى‌شدند.

2- و يا كوتاهى مى‌كردند و كافر مى‌شدند و از يارى من دست برمى‌داشتند.

و از طاعتم خوددارى مى‌كردند، چون مى‌دانستند من نسبت به او (پيامبر) چون هارونم نسبت به موسى و با مخالفت من و خوددارى از ياريم، چيزى را حلال مى‌كردند، چنان كه قوم موسى با خود چنين كردند و با هارون از در مخالفت و ترك طاعتش برآمدند؟ پس بهتر آن ديدم كه جام اندوه را سر كشم و نفسهاى غم‌آلود، از دل برآورم، و صبر را پيشه سازم تا خدا فرجى برساند و حق را به من بازگرداند و همچنان به مردمى كه برايت توصيف نمودم، ارفاق نمايم، و امر خدا محقق گردد.

اى برادر يهود، اگر اين موضع را اتخاذ نمى‌كردم و به دنبال حقّم مى‌پرداختم، از ديگران سزاوارتر بودم، زيرا هم از آنچه پيامبر 6 در باره من‌

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست