نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 249
هنگامى كه سرفراز بيرون آمدند، سعادت را بر ايشان مختوم
مىنمايد؟
يهودى گفت: درست گفتى يا
على 7، حال امتحانات خود را در زمان پيامبر 6 و پس از وى برايم بيان كن و آيا كار تو به كجا ختم مىشود؟
امير المؤمنين 7 دست او را گرفت و فرمود: برخيز اى برادر يهود، تا تو را خبر دهم، در اين
موقع گروهى از اصحاب امام 7 گفتند: ما را نيز همراه او آگاه كن؟
فرمود: مىترسم طاقت آن
را نداشته باشيد؟ پرسيدند: چرا؟ فرمود: چون امورى از شما ديدهام كه دليل عدم طاقت
شماست.
مالك اشتر برخاست و عرض
كرد: يا على 7 ما مىدانيم جز شما وصىّاى در روى زمين نيست و پس از
اين پيامبرى نخواهد آمد و اطاعت شما چون اطاعت پيامبر 6 بر گردن ماست.
[آزمايشها و شهامت
امام 7 از زبان امام 7 قبل از رحلت پيامبر ص]
(آزمايشها و شهامت امام
7 از زبان امام 7) امام 7 روى زمين نشست و به
يهودى فرمود: خداوند در هفت موضع قبل از رحلت پيامبر 6 مرا امتحان كرد، و من خود را ستايش نكردم و آن را از نعمتهاى او شمردم و
اطاعت خود را اظهار نمودم؟
يهودى پرسيد: آن موارد
كدام بود؟ فرمود: نخستين مرحله، هنگامى بود كه خدا محمد 6 را برگزيد و او را به رسالت مبعوث گردانيد و من در سنين نوجوانى و در خدمت او
بودم، آنگاه بزرك و كوچك فرزندان عبد المطلب را فرا خواند، تا به يگانگى خدا و
رسالتش گواهى دهند، ولى آنان امتناع ورزيدند و رسالت او را تكذيب كردند و دل و
عقلشان توان درك او را نداشت و من به درخواستش پاسخ مثبت دادم، و هيچ شكى به دل
راه ندادم و مدتى، بدين منوال گذشت و بر روى زمين كسى به يگانگى خدا و رسالت او
6 جز من و دختر خويلد، شهادت نداد، آنگاه
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 249