نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 234
پرسيدم: آيا از مهاجرين بودند يا از انصار؟
پيغمبر اكرم 6 يكى يكى نامشان را برشمرد، و كسانى در ميانشان بود، كه دوست
نداشتم، از اين گروه باشند، من هم چيزى نگفتم.
شناسائى منافقين
پيامبر 6 به من فرمود: اى حذيفه، گويا در نام بعضى شك دارى؟ و حال سرت را بالا
كن و نگاه كن؟
من هم به طرف آنان نگاه
كردم، ديدم در اطراف گردنه ايستادهاند، در اين هنگام برقى جهيد و اطراف ما را
روشن كرد و اين روشنايى به گونهاى بود، كه من گمان كردم، خورشيد طلوع كرده، وقتى
درست نگاه كردم، همه را شناختم، ديدم همان افرادى است كه پيامبر 6 به نامشان تصريح كرده بود و تعدادشان چهارده نفر بود، نه نفر از قريش
و پنج نفر از ساير مردم. (كه در متن كتاب ارشاد القلوب جلد دوم نامشان ذكر شده و
به عللى در ترجمه از ذكر آنها خوددارى كرديم) حذيفه گويد: از گردنه پايين آمديم و
فجر طلوع كرده بود، رسول خدا 6 براى نماز وضو گرفت و
به انتظار پايين آمدن اصحاب از عقبه، نشست.
پس از اجتماع همه اصحاب
ديدم، همان افراد در ميان جمع، و پشت سر رسول خدا 6
به نماز ايستادهاند.
وقتى نماز تمام شد به
ابى بكر و عمر و ابى عبيده كه در حال نجوا[1]
بودند، نگاهى كرد و دستور داد منادى ندا در دهد: هيچ كس حق ندارد به تعداد سه نفر،
با همديگر نجوا كنند.
وقتى پيامبر 6 كاروان را به حركت درآورد و در منزل بعد، نزول كرد،