نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 216
قرار گرفتند.[1] از جمله
عمّال او، عمر بن سفيان در «مشكان» و حارث بن حكم در «مدائن» بودند، و همين نفر
اخير مدتى با ستم و ظلم حكومت كرد و مردم را به ستوه آورد، لذا گروهى از مردم اين
شهر، نزد عثمان رفته و از او شكايت نمودند، و در اين امر پافشارى كردند، تا عثمان
مجبور شد، حذيفه را به ولايت آن ديار بفرستد، و اين ماجرا در اواخر عمر خليفه واقع
شد.
حذيفه در همان جا باقى
ماند، تا عثمان كشته شد و على 7 به خلافت رسيد و طى نامهاى او را در
اين مقام ابقاء كرد، اينك متن نامه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* از بنده خدا
على امير المؤمنين به حذيفه بن اليمان، سلام عليك، اما بعد:
من تو را در همان مقامى
كه پيش از اين، تو را نصيب كرده بودند، ابقا مىنمايم و امور مدائن به تو محوّل
مىگردد، من امور خراج و روستاها و خراج اهل ذمّه را به تو واگذاشتم افراد مورد
اعتماد، و كسانى كه نزد تو متديّن و به امانتداريشان اعتقاد دارى، در اطراف خود
جمع كن و براى انجام امور و كارهايت از آنان كمك بگير، زيرا اين شيوه براى تو و
دوستانت بهتر است و عزيزتان مىدارد و دشمن را سركوب مىكند، من تو را به اطاعت و
تقواى خدا، در پنهان و آشكار فرا مىخوانيم، و بايد دانست كه در هيچ لحظهاى از
كيفر او در امان نيستى، به نيكوكار نيكى كن و بر دشمنان سخت بگير، من تو را به رفق
و نرمى و انعطاف و عدل بر مردم، امر مىكنم، زيرا در اين مورد، از تو سؤال مىشود،
با مظلوم انصاف را فراموش مكن، با مردم به عفو و اغماض و روشى
[1] اين حكم از سوى پيامبر 6 به طائف تبعيد شده بود، و از جرثومههاى كثيف به حساب مىآمد.( م)
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 216