نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 215
را از بهشت آورد و در «ركن» قرار داد و مردم آن را «استلام»
مىكنند و در آغاز از برف سفيدتر بود، ولى به علت گناه فرزندان آدم، تدريجا سياه
شد.
يهودى پرسيد: اين امّت
چند امام هادى و رهنما دارد كه ديگران نمىتوانند آنها را گمراه كنند؟ و منزل محمد
6 و همراهانش در بهشت كجاست؟ و همراهانش كيانند؟
فرمود: ائمه : هدايت، دوازده نفرند، اما منزل محمد 6 در بهترين جاى بهشت است، كه: «جنّت عدن نام دارد و همراهان او، همان
دوازده نفرند. جوان يهودى گفت: راست گفتى، به خدا سوگند اين مسائل به خط هارون
نوشته و نزد من نگهدارى مىشود، حال بگو كه آيا وصىّ محمد 6 چقدر عمر مىكند؟ و آيا به طور طبيعى مىميرد، يا كشته مىشود؟
فرمود: من وصىّ محمد
6 هستم و سى سال پس از او زندگى مىكنم، سپس شقىترين
امّت- كه همتاى قاطع ناقه صالح است- با شمشير بر فرقم مىزند، و محاسنم به خون سرم
خضاب مىگردد.
- و در اينجا امام 7 گريست- راوى گفت: جوان يهودى فرياد زد: اشهد ان لا اله الّا اللَّه و انّ
محمدا رسول اللَّه، تو وصى و جانشين و هادى امّت و زندهكننده سنّت، پس از او
هستى، الحمد للَّه ربّ العالمين.
على 7 از
زبان صحابه پيامبر 6
[على در كلام حذيفة بن
يمان]
رهنمودهاى امام به
حذيفه بن يمان (ره) استاندار مدائن
از «حذيفه» روايت شده،
وقتى كه عثمان به خلافت رسيد، عمويش «حكم بن عاص» و فرزند او «مروان» و «حارث بن
حكم»، در پناه وى
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 215