responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 166

بيرون رود، و بشارت شهادت به او مى‌دهم، او نيز از اين سرزمين به زمين قتلگاهش مى‌رود، و جاى كشتن او زمين كرب و بلاء است، گروهى از مسلمين او را يارى مى‌كنند، آنان آقاى شهيدان امت من در قيامت هستند، آنگاه پيامبر 6 و اطرافيانش گريستند، و صداى شيونشان به آسمان برخاست، سپس برخاست و فرمود: بار خدايا از مصيبتهايى كه بر اهل بيتم : پس از من وارد مى‌شود، به تو شكايت مى‌برم، و بعد به منزل رفتند.

شيعه كيست؟

«اصبغ بن نباته» گويد: «حارث همدانى» با تنى چند از شيعيان، خدمت امام 7 رسيدند، و من نيز در ميانشان بودم.

در اثر بيمارى و كهولت سن در راه رفتن دچار ضعف و سستى و پاهايش روى زمين كشيده مى‌شد وى نزد امام 7 منزلتى بس بزرگ داشت، حضرت فرمود: خود را چگونه مى‌يابى؟ عرض كرد: روزگار مرا در هم شكسته و درگيرى شيعيان مرا محزون ساخته؟ امام 7 پرسيد: در چه چيز خصومت مى‌كنند؟ عرض مى‌كرد: در باره مقام شما به اختلاف افتاده‌اند؛ يكى در حق شما افراط و غلوّ مى‌كند، ديگرى راه ميانه روى در پيش گرفته و سومى در شك و ترديد است، و نمى‌داند بايد اقدام كند و يا خوددارى نمايد؟

فرمود: كافى است اى برادر همدانى، آگاه باش كه بهترين شيعيان من؛ پيروان راه معتدل و ميانه‌اند بايد افراد غالى و مردّد به راه آنان گردن نهند؟

حارث عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت باد، اگر راه را بيشتر روشن سازى و شك را از دل ما بزدايى و ما را بصير و بينا كنى، بهتر است؟

فرمود: كار شناخت بر تو پوشيده است (و به اشتباه افتاده‌اى) چرا كه دين خدا با افراد سنجيده نمى‌گردد، بلكه نشانه‌هاى حق، را بايد، معيار بگيرى، و

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست