نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 165
نورش براى فرشتگان آشكار مىشود،[1] سپس خداى عز و جل مىفرمايد: اى
فرشتگان من! به بنده من فاطمه بنگريد، كه سرور زنان در جوار من است و او از ترس
من، بدنش مىلرزد، و با دلش به عبادت من روى آورده، گواه باشيد كه پيروانش را از
آتش ايمن مىگردانم.
در ادامه پيامبر 6 فرمود: وقتى به ياد مصيبتهاى او پس از خود افتادم، گويا
او را مىبينم، كه خوارى به خانهاش راه يافته و حقّش غصب گشته و پهلويش شكسته و
جنينش ساقط شده، و صدا مىزند: يا محمد 6 اما پاسخى
نمىشنود و فريادرس مىطلبد، اما فريادرسى ندارد!.
3- امام حسن 7، او از من است، و فرزند و نور چشم و چراغ قلب و ميوه دل من است، او سرور
جوانان اهل بهشت و حجّت خدا بر امت است، فرمان او فرمان من و گفتار او گفتار من
است، كسى كه از او پيروى كند، از من است و كسى كه از فرمان او سرپيچى نمايد، از من
نيست، و حال با ديدنش به ياد مشكلاتى افتادم، كه پس از من براى او روى مىدهد، و
همين گونه ادامه دارد، تا او را با ظلم و ستم به وسيله سمّ به شهادت مىرسانند.
4- امام حسين 7، او از من و فرزند من و بهترين خلق پس از برادرش مىباشد، او امام مسلمين
و سرور مؤمنين و خليفه خدا و حجّت بر خلق است، او سيّد جوانان بهشتى و باب نجات
امت است، فرمانش فرمان من و طاعتش طاعت من است، و چون او را ديدم، به ياد
مصيبتهايش پس از خود، افتادم گويا مىبينم كه به حرم من و قبر من پناه برده ولى
پناهى ندارد، در خوابش او را به سينه مىچسبانم، و فرمان حركت به او مىدهم، تا از
مدينه