نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 149
اصحابم مرا متولى امورشان كردند، اگر مرا حلال كنى، بهتر است؟
فرمود: اگر من حلال كنم، نسبت به پيامبر 6 و دخت او
چه مىكنى؟ سپس امام 7 در حالى كه مىفرمود:
وَ أَسَرُّوا
النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ*[1]: هنگام ديدن
عذاب، ندامت را پوشيدند.
او را ترك گفت.
هديه خداوند به امام
7
از امام صادق 7 نقل است كه روزى رسول خدا 6 در صحن مسجد
مدينه، با گروهى از مهاجرين و انصار امير المؤمنين 7 در جانب راست و
ابى بكر و عمر در سمت چپش نشسته بودند.
در اين موقع كبوترى،
مانند كبوترهاى پيك، بر بالاى سرش پر گشود، و صدايى كه از شيئى حكايت مىكرد، به
گوش مىرسيد.
پيامبر 6 فرمود: يا على 7 هديهاى از سوى خدا براى ما آمده، آنگاه
دست مبارك خود را به سوى آن دراز كرد، و كبوتر جلو آمد و نزديك دست آن حضرت قرار
گرفت، حاضران ديدند «جامى» به همراه خود آورده كه نورش چشم بيننده را خيره
مىسازد، و بوهاى خوش از آن مىتراود، كه عقل مردم را حيران مىكند، و اين جام با
زبانى فصيح، به تقديس و تمجيد و تسبيح، حق مشغول است، سپس پايين آمد و در كف دست
راست پيامبر 6 قرار گرفت و مىگفت:
السلام عليك يا حبيب
اللَّه و صفوته و رسوله المختار من العالمين و المفضل على اهل ملك اللَّه اجمعين
من الاوّلين و