responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 129

سپس به گوشم رسيد كه مى‌فرمايد: به خدا قسم، شما اين گونه با من عهد و پيمان نبستيد و چنين بيعت نكرديد، اى گروه جنيان، سوگند به خدا، اگر چهارپايان و طعام يهودى را به او برنگردانيد، بيعت خود را شكسته‌ايد و من ناچارم در راه حق با شما جهاد كنم؟! يهودى گفت: هنوز كلام امام 7 تمام نشده بود كه من چهارپاها و طعام را مقابل او ديدم.

آنگاه فرمود: اى يهودى يا تو جلوتر برو و من چهارپايان را مى‌رانم؟ يا به عكس؟ يهودى گفت: من مى‌رانم و شما جلوتر حركت كنيد و من پشت سر امام 7 راه مى‌پيمودم تا به ميدان (شهر) رسيديم سپس امام 7 مسئوليت حفظ مال را به عهده گرفت و من نيز به حضانت چهارپايان مشغول شدم، تا صبح دميد.

آنگاه امام 7 براى اقامه نماز به مسجد رفت و فرمود: پس از اداى نماز به اينجا بازمى‌گردم.

پس از آن امام 7 بازگشت و هوا كم‌كم روشن شد و دستور داد، گندم و طعامها را به مردم عرضه كنم.

در اينجا باز مسئوليت، فروش را من به عهده گرفتم و امام 7 بهاى آنها را از مردم مى‌گرفت، و پس از فروش، پول را به من داد و تا پايان خريد و فروش حوائج و نيازمنديهايم، مرا همراهى و كمك كرد و در پايان كار هنگام خداحافظى به او گفتم «اشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شريك له و انّ محمدا رسول اللَّه» حقا شما عالم اين امت و خليفه پيامبر خدا 6 بر جنّ و انس هستى، خداوند پاداش خير به شما عنايت كند، و مسلمان شدم.

نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد    جلد : 2  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست