نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 119
امير المؤمنين 7 به سلمان فرمود: اينجا همان «كهف
و رقيم» است، به آنان بگو: جلو روند، پس هر كدام از آنها ايستادند و درود فرستادند
و دعا كردند، و گفتند: السلام عليكم يا اصحاب الكهف، ولى جواب نشنيدند، اما امير
المؤمنين 7 دو ركعت نماز گزارد و دعا كرد و صدا زد: اى اصحاب كهف، آنگاه
غار و ساكنان آن به سخن در آمدند و پاسخ دادند، امام 7 فرمود: درود بر
شما اى جوانمردانى كه به خدا ايمان آورديد و بر هدايت شما افزوديم، در پاسخ گفتند:
درود بر تو اى برادر و وصى رسول خدا 6 و امير
المؤمنين 7، خداوند پس از ايمان ما به محمد 7 فرستاده او،
براى توبه به ولايت، پيمان گرفت، كه تا قيامت و روز رستاخيز به اين ولايت باقى
باشيم.
همراهان امام 7 بيهوش بر زمين افتادند و از سلمان خواستند، آنها را بازگرداند ولى سلمان
گفت: اين كار براى من ممكن نيست، گفتند: يا ابا الحسن 7 ما را برگردان؟
فرمود: اى باد، ما را نزد پيامبر خدا 6 برگردان.
سلمان گويد: باد ما را
حمل كرد و به نزد پيامبر 6 برد و حضرت رسول 6 داستان را بر ايشان تعريف كرد و فرمود: اين دوستم
جبرائيل است كه مرا به داستان خبر داده، در پاسخ گفتند: اكنون برترى و فضل خدايى
على 7 را بر ما و امت درك كرديم.
حمايت پيامبر 6 از امام على 7
امام 7
فرمود: وقتى منافقان و حسودان در باره على 7 به سخن پراكنى پرداختند و
حرمت او را نزد پيامبر 6 ديدند كه: به نام او تصريح
مىكند و مردم را به پيرويش فرا مىخواند و برايش از بزرگانشان بيعت مىگيرد، تا
نيرنگشان را خنثى، و به عنوان امير المؤمنين 7 به او تبريك بگويند و
مىفرمايد: او وصىّ و خليفه و اداكننده دين و انجام دهنده وصيتهاى من و
نام کتاب : إرشاد القلوب ت سلگی نویسنده : دیلمی، حسن بن محمد جلد : 2 صفحه : 119